به گزارش خبرنگار مهر، اکنون یک سال است که گیسوان آشفته غزل را با بادهای پریشان یغماگر، به تاراج بردهاند و سوگ سیارهها، دلها را پریش از خزان پاییز کرده است، بد نبود در رسانهای از این دو شاعر یادی میشد و هنرنمایهای این دو شاعر را به یاد میآوردند.
قاسم سیاره (آشفته) نزدیک به 70 سال، شاعر دانشور شهرضا بود و 40 سال عکاسی هنرمند که با سیرتی پسندیده، تواضعی مشهود و بیریا، زبانی سیراب از شهد محبت و انسانیت، دستی گرم و نوازشگر، کلامی شیرین و خستگیسوز و نگاهی زیبانگر و مهربان مورد توجه همگان بود.
عکاسی آشفته، پرتوی از شعر او بود، چرا که عکس را آنگونه میدید که چشم صاحب عکس را به زیبایی کارش بگشاید؛ نه به دروغی مضحک که از شدت کاربرد نوک قلم روتوش به چهره صاحب عکس ریشخند زند.
چه خوب میدانست سیاره مرام و معرفت این مردمان را که خود را اینگونه معرفی کرده و به یادگار گذاشته است، با نهایت ادب و احترام دانشمندان و دانش پژوهان و دانشجویان دانشگاه ذوق و معرفت را درود می فرستم . نامم قاسم، شهرتم سیاره، تخلصم آشفته است . متولد 1303 هستم، تحصیلاتم تا حد امکان در شهرضا بوده و به مشاغل غیردولتی(حسابداری و هنری ) پرداخته و چند سال است بازنشسته شده و در مدت زندگی هیچگاه از مطالعه و کسب فیض از پیشینیان و معاصـرین چه غیابی و چه حضوری غافل نبودهام و اکنون هم به خوشه چینی از خرمن ارباب معرفت روزگار میگذرانم.
سرودن شعر را از هجده سالگی آغاز کرده، پدرم مرحوم هاشم سیاره شاعربود و کتابهای "جنگل مولا" و"گلشن معرفت" او مشهور است .سرودههایم زیاد است که از جمله: کتابهای "دیوان آشفته " به سال 1360 و " دوگاه " به سال 1370 و"خوشه به سال 1381 به چاپ رسید و چهار جلد کتاب دیگر آماده به چاپ دارم که عبارتند از: مناقـب و مراثی اهل بیت (ع)، غزل، کلاسیک و اشعار محلّی برخی اشعارم در جراید و مجلّات به چاپ رسیده و مصاحبه و اجرای تلویزیونی و رادیوئی زیاد داشتهام.
همچنین در مجالس و بزرگداشتها که به مناسبتی تشکیل میشده اجرای شعرخوانی داشته و همانطور که تاریخ شهرضا هم حاکی است در بیشتر مساجد و تکایای شهرضا کاشی نوشتههایی از اشعارم موجود است.
نظر شما